هنوز ماتریکس پخش نشده فحشا و تهدیدا شروع شده
پس دارم درست میرم 💣👊

بعد از اینکه ماتریکس پخش شد یه مسابقه میزارم
هر کسی که بتونه کارو حداقل تو یه ویس ۲۰ دقیقه ای تفسیر کنه و ویسش رو برای بفرسته یه هدیه ناقابل از من میگیره
ویس هم تو چنل تلگرام میزارم تا بقیه هم گوش کنن

"ماتریکس ۲ (مسلک)"
ساخت تیزر : حیدر صفر پور

برای خرید این اثر لطفا مبلغ ۲۰ هزار تومان رو به این شماره کارت واریز کنید
۵۸۹۲_۱۰۱۰_۹۳۴۵_۶۴۶۱
به نام سامان قربانی
سپس فیش واریزی رو به این آیدی تلگرام ارسال کنید
@samigh690
زمان ارسال کار به خریداران و پخش عمومی متعاقبا اعلام میشه

چقدر زود گذشت ...

اگه میدونستم انقدر مشتاقید یه چندگانه می‌ساختم 😅

عجب 😯

سال ۹۷ این کارو تو یه اتاق خواب با امکانات صفر ضبط کردم به همین خاطر کیفیت کار بسیار پایینه

کاور قحطی بزرگ 👆
طراحش رو حضور ذهن ندارم کی بود

"گُریز"

هی، ببین حال و روز ِمنو
از خروس خون خر کاری تا بوق سگ
با یه روح خسته همش توی تنگنا
انتهاشم توی خونه جنگ
هی میدوم و نمیرسم
با اینکه سه پیچ کار از سپیده دمم
ولی تهش یهو هشت گرو نهه
پره اشکه و بغضه و خشمه و عقده
سفره ی حقیر حق ما نبود نه
رنج ما انبوه بود و دست و پام کبود
لحظه هام حروم،ناله و ضجه هام معلوم
فقط صحنه اوج میگرفت با سر صدا گلوم
با تاُ‌سف نمیشناسه هیچی شیکم گرسنه
میزنه و میکَنه و میبره درسته
درسته ؟ آره حرفم حقه هرچند تلخه
دهن باز و دستم بسته
نمیشم هیچوقت از حرف خسته
اگه قلبم آرومم شه تو مغزم جنگه
انگار از هر سمت هر کس نقشه میکشه
ولی جریان میگه زورم کم نمیاد
چند سالیه هست تو من خشم و بیداد
به حدی خورد روحم لطمه زیاد
که کارد بزنن بم خونم در نمیاد
خدا کی به این صورت خنده میاد؟
بابا ماهم واسه همین خاکیم
نباید هیچ جا سهیم باشیم ؟
ما هم جنگیدیم شهید دادیم به ولله
صحیح نیس که غریب باشیم
زمین خوردیم و خودمون و نوید دادیم
فقط کمی آرامش خریداریم
وقتی شمال، دریا ، جنوب، خلیج داریم
آخه چرا بایستی وسط کویر باشیم هان ؟


لا الله الا الله


زبونه زبون از این اختلافِ طبقه
زمونه گَواهِ این ادعا با سنده
یه آقازاده توی پنت هاوس ظفره
یه باباداره میگه میگه ذکر واسه صدقه
عمق قضیه اینه که گربه زخمیه
دولپی گرگه مشغول خوردن مزد تحریمه
ظلم به هموطن میکنه رخ فردینم میگیره
تهشم با پز آزادی میده فحش به بقیه
توی مغز دغدغه
بدون حل مسئله
کف دفتره خودکارم
شرح واقعه دشواره
با این لحن غم زده
چه کنم وقت حرفمه
میتونم بیام بگم جهنم اصلا
مگه مثقالی میندازن اینا تف کف دستم
نه، یه دلسوز مملکتم با جرئت نفسم ایستادم
تا کمی اضافه شه به وسعت حرفم
اسحله یه کاغذ سفید، فشنگ جوهره قلم
حرف نمیزنم عمل ميکنم
روند اینطوره تا خود هدف میدوم و
بعدم خطر میکنم گاهی هم نفس میبرم
اما شکستم رو با پیروزی عوض میکنم
حداقل تو وطن سرم به تنم میارزه
این بدن میلرزمه از فکر رفتن میترسه
من همونم که تا آخرین نفس میجنگه
نه اون که موندنشو روی سود و ضرر میسنجه
نه چمدون دست گرفتم نه پی پاسم
نوری ندادم ولی لااقل انعکاسم
میکنم گله بازم صوت میشم فرکانسم
نه واسه رخنه اومدم نه پی اسکناسم
قصه واسم زیاده که بخوام آغازش کنم
میتونم آوازش کنم رو گوشات آوارش کنم
آثارشم اینکه هیچ جا خونه آدم نمیشه
پس میخوام خونمو به جای گریز آبادش کنم

ساخت تایپوگرافی: متین محسنی راد

طراح کاور : حیدر

Listen to Goriz by Saman victim on #SoundCloud
https://soundcloud.com/user-286238891/goriz?ref=clipboard&p=a&c=1&si=d828ac8a2bb84a73bc50b4c2ed7dcad3&utm_source=clipboard&utm_medium=text&utm_campaign=social_sharing

برید از صفحه ی ساند کلود گوش کنید لذت ببرید

گریز منتشر شد

گویا ملکه مرده تسلیت به بچه های ملتفت 😂🖤