Телеграм канал «آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛»
آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛
334
0
325
85
0
محمد حسن علایی دکترای جامعه شناسی نظری فرهنگی مولف کتاب "گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک" و "شریعتي و تفکر معنوی در روزگار سیطرهی نیستانگاری" ارتباط با مدیر کانال @Dr_Mh_Alaei
✅نسل پژوهی و ملاحظات جامعه شناختی!
✍دکتر محمدحسن علایی (جامعه شناس)
پدران در گذشته نیز با فرزندان اختلاف نسلی داشتند؛ اساسا این پدیده ای طبیعی در تمام جوامع بوده است؛ اما امروزه با ظهور جهان مدرن و پسا مدرن؛ این شکاف بسیار تعمیق یافته است؛ یعنی به زعم صاحب نظران اگر پیشتر هر سی سال یک بار نسل عوض می شد امروز هر دو سه سال نسلی نوظهور پا به عرصه ی تحولات اجتماعی می گذارند؛ بطوری که باید اذعان کنیم جهان پدر که در عالم سنت قوام یافته هست با عالم فرزند که با مولفه های زیست جهان جدید منطبق شده است تفاوت های ماهوی یافته است و فرزندان متعلق به عالمی به کلی متفاوت با عالم پدرانشان هستند.
این میان گشودن چتر حمایتگرانه ی پدران و البته مادران بر سر تنوع سلایق فرزندان اگر چه امری بسیار پسندیده و ارزشمند است اما با دشواری ها و امتناعات عدیده ای روبروست.
بنابراین اولا باید توصیه ی بزرگان و صاحب نظران در نفس اندیشیدن به این حمایت جدی انگاشته شود و ثانیا بایستی از متخصصین امر یعنی جامعه شناسان و فرهنگ پژوهان جهت تمهید امکانات عملیاتی این مهم به نحوی ساختاری استفاده کرد یعنی در همه ی ارکان حیات اجتماعی از سازمان های متولی امور جوانان بگیر تا رسانه ها و نظامات تعلیم و تربیت و آموزش عالی باید از دانش و بینش این متخصصان برای اعتلای اهداف سازمانی، تربیتی و آموزشی، نهایت بهره برداری را به عمل بیاوریم. این میان به کارگیری آن دسته از دانشمندان علوم اجتماعی که شیفته ی عقلانیت مدرن نیستند و پایی در سنت تاریخی خویش دارند از اهمیت دوچندانی برخوردار است. پیشتر هم در جستاری نسل پژوهی؛ را به عنوان رسالت فوری و قطعی جامعهشناسی قلمداد کردم.
نسل پژوهی را تلویحا به معنای پژوهش در مشخصات و ویژگی نسل های حاضر در حیات اجتماعی یک جامعه و مخصوصا به معنای خاص شناخت مختصات نسل های جدید و جوان هر جامعه ای به کار می بریم.
جامعه شناس با برخورداری از رویکردهای تاریخی؛ نیاز زمان را حس می کند و مخصوصا می تواند و باید نیاز نسل جوان را تشخیص و تبیین کند. ناگفته پیداست که محقق اجتماعی در مقام تجویز هنجارین ارزش ها و تعیین بایدها و نبایدها برای یک نسل قرار نمی گیرد اما باید از توانایی تبیین و توصیف نیازهای نسل های جدید فارغ از نگاه های ارزشی و بدور از هر گونه سوگیری و قضاوت ارزشی برخوردار باشد.
اگر جامعه شناسی در رسالت مذکور توفیق یابد اولا می تواند در ایجاد وفاق و همبستگی اجتماعی میان نسل های مختلف مفید واقع شود و ثانیا فرآورده های تئوریک و داده های میدانی منتج از مطالعات پژوهی می تواند در انواع سیاستگذاریها و برنامه ریزی ها معقول و عملیاتی در خصوص مسائل جوانان به کار بیاید.
برای ورود به مطالعات نسل پژوهانه در سطح هستی شناختی و معرفت شناختی؛ فهم زیست جهان جدید و شناخت سوبژه ی مدرن ضرورتی انکارناپذیر است.
همچنین در سطح جامعه شناختی توجه به دیالکتیک امر لوکال و گلوبال در شناخت "خواست هویت جهانی از جانب جوانان" ضرورت می یابد. تا ضمن به رسمیت شناختن مسائل ایشان بتوانیم ایشان را در رسیدن به خودآگاهی اجتماعی تاریخی خویش و بهره برداری از ارزش های ملی و دینی یاری برسانیم.
بی تردید؛ ملاحظات مردم شناختی؛ جنسیتی؛ قومیتی؛ جمعیت شناختی؛ طبقاتی و غیره در مطالعات نسل پژوهانه از نقش و جایگاه مهمی برخوردار خواهد بود.
در همه ی اين گستره های پژوهشی برخورداری از تخیل جامعه شناختی اهمیت وافری پیدا می کند چرا که جامعه شناس حق ندارد مسئله اجتماعی را به سطح مسئله روانشناختی و فردی تقلیل دهد. همچنین لازم است پژوهشگر نسلی با توسل به بینش پدیدارشناسانه و با وجه نظر به حیث تاریخی پدیدارها از آسیب نگاه ذات باورانه در این نوع از پژوهش ها مبرا گردد.
امید است در انبوه مسائل اجتماعی مبتلی به جامعه؛ اهتمام جامعه شناسان توانمند در حوزه مطالعات نسلی موجب گردد با تولید و انباشت ادبیات نسل پژوهی و تمهید زمینه های شناخت نیاز های نسل جوان جامعه گامی در حمایت از جوانان در برابر بحرانهای هویتی برداشته شده؛ حس تعلق جوانان به وطن با مشاهده ی سیاست های حمایتگرانه ارتقا یابد.
♦️طنز یا تبهگنی فرهنگی؟!
✍دکترمحمدحسن علایی
(جامعهشناس)
پدر، مادر، مسئول، ما متهمیم؛ توصیفی که پیشتر خواهد آمد به هیچ وجه بنا ندارد که نسل جوان و نوجوان کشور را متهم و نسلهای پیشین را تبرئه کند؛ اگر قرار بر یقهگیری باشد از قضا انگشت اتهام به سوی ماست و نه نسل جوان؛ لذا توصیف غیرهنجارین ما از وضعیت آنومیک جامعه به شدت متاثر است و صرفا به بهانهی قاف خانم طنز پرداز به اجمال از پدیدهی تبهگنی فرهنگی رخداده در جامعهی ایرانی پرده بر می دارد. حافظ که از سرآمدان طنز اجتماعی در سدههای گذشته است می فرماید:
مزاج دهر تبه شد در این بلا حافظ
کجاست فکر حکیمی و رای برهمنی
نحوهی مواجهه این طنزپرداز با میراث مع الاسف حکایت از تبهگنی مزاج نسل جوان دارد و این برای ما شوربختانه حکایت از شکست تدابیر فرهنگی مان را دارد که بایستی حکیمان و اهل تفکر چارهای بر آن بيانديشند هر چند در جهان امروز نمی توان از تاثیر و تاثرات میادین مختلف اعم از اقتصاد و سیاست و فرهنگ غافل بود.
دیدم پارهای [فی المثل جامعهشناس شهیر جناب دکتر حسن محدثی] در خلاف آمد عادت خواستهاند ساز مخالف بزنند و در مقابل جمع کثیری از کسانی که مواجههی این بانو را حرکتی ضدفرهنگی و ضدملی خواندهاند از در همدلی با وی درآمدهاند این البته میتواند در بادی امر موثر افتد اما آنچه باید می گفتند و نگفتند، می رود به بایگانی سایر مواضعی که در این آشفته بازار فرهنگ پیشترها هم بایستی میگرفتند که نگرفتند.
عدهای هم به بهانهی دفاع از آزادی بیان، خود را به ندیدن تبهگنی این گونه مواجهات زدهاند؛ کوتاه سخن اینکه در مواجهه با پدیدارهای اجتماعی و فرهنگی بایستی سخن اهل تخصص دردمند مسموع واقع گردد که مع الاسف نمیگردد. فلذا این نسل که از آن به نسل بی تاریخ هم یاد کرده اند، بیشتر از نکوهش مستحق پرورشند؛ پرورش اما به معنای اخص کلمه!
https://www.instagram.com/p/DN3Hhii3FL3/?igsh=MWI0eGlneXNyNDNpMA==
🔴معرفی کتاب «تولد پزشکی بالینی» اثر میشل فوکو!
کتاب «تولد پزشکی بالینی» اثر میشل فوکو یکی از آثار مهم او در زمینه تاریخ اندیشه و پزشکی است. این کتاب نخستین بار در سال ۱۹۶۳ در فرانسه منتشر شد و به بررسی تحولاتی میپردازد که منجر به شکلگیری پزشکی مدرن و بالینی شدند.
🧠 محورهای اصلی کتاب:
- نگاه پزشکی (Le regard médical): فوکو نشان میدهد که چگونه پزشکان در عصر مدرن، بدن انسان را نه به عنوان یک کل انسانی بلکه به عنوان مجموعهای از ارگانها و نشانههای بیماری مینگرند.
- سه دوره تاریخی پزشکی:
- پزشکی ردهبندی امراض (دوران رنسانس تا انقلاب فرانسه)
- پزشکی بالینی اولیه (اواخر قرن ۱۸)
- پزشکی بالینی-تشریحی (قرن ۱۹)
- نقد پزشکی مدرن: فوکو معتقد است که پزشکی مدرن، برخلاف تصور رایج، انسانیتر نشده بلکه با نگاه ابزاری به بدن، بیمار را به موضوعی برای تشریح تبدیل کرده است.
- پزشکی به عنوان سبک تفکر: را نه فقط یک روش درمانی، بلکه نوعی ساماندهی جدید دانش و شیوهای خاص از تفکر میداند که بر علوم انسانی نیز تأثیر گذاشته است.
https://www.instagram.com/p/DN0HJ1vXEEC/?igsh=djF3Mmt1bWpoaTJi
🔶️🔸️ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر...
(از سری جلسات حافظخوانی)
♦️دکتر محمدحسن علایی
#حافظ
🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:
@sociologicalperspectives
📕 شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطرۀ نیست انگاری
#معرفی_کتاب
در جهانی که به باور متفکران بزرگ عصر وصف کلی آن سیطرۀ #نیهیلیسم و گسترش خداناباوری است، اهل نظر برای رؤیت و تجربت کورسویی از چراغ معنا و #معنویت نمیتوانند و نباید چشم به سپهر #سیاست بدوزند. با ظهور عالم جدید، مردمانی که دورۀ تنآساییشان در بستر گرم و نرم #سنت به سر آمده است لاجرم بر میآشوبند و خوابشان آشفته میشود. اهل تفکر هم اگر چه نباید به راهی بروند که تودۀ #مردم میروند، اما ایشان هم محدودیتهای خودشان را دارند و هنگامی که با تعارضات تاریخی خویش و افق دوران مواجهه پیدا میکنند، طرحهای خاص خویش را میافکنند. در این #کتاب ضمن بازخوانی انتقادی متون #شریعتی، به تحلیل گفتمان وی بهعنوان گفتمانی فراسوی تفکر #تئولوژیک و #سکولار میپردازیم، تا با آرای این متفکر ایرانی به نحوۀ دیگری از تفکر بیاندیشیم، تفکری که به دام #بنیادگرایی نمیافتد و به #سکولاریسم و نیز عرفانهای نوظهور تن در نمیدهد...
📚 نویسنده: دکتر #محمدحسن_علایی
📖 چاپ اول | نشر نقد فرهنگ
🛒 خرید آنلاین این کتاب
✅ @Shariati_Group
🔴محوریت "گفتگو" در آثار یک جامعهشناس!
✍م. مهراوه
عضو آکادمی وفاق
اخیرا کارگروه نقدپژوهی آکادمی وفاق طی یک فراخوان؛ استقبال خویش را برای دریافت و انتشار یادداشتهای انتقادی ارسالی از جانب منتقدین و مخاطبان علاقمند و فرهیخته پیرامون آثار جامعهشناس ارجمند جناب دکتر محمدحسن علایی در قالب "خوانش انتقادی" اعلام کرد. اینجانب ضمن تحسین این اقدام در این جستار ملاحظات انتقادی خویش را تقدیم می کنم. مدعای اصلی بنده در این جستار محوریت گفتگو در آثار سه گانه ی "گفتمان وفاق" ؛ "تفکر معنوی" و "دیالکتیک گفتگوهای درمانی" می باشد.
🔸️گفتگومحوری در "گفتمان وفاق"
این کتاب تلاش دارد گفتگوی ملی را برای ایرانیان ممکن کند امکانات و امتناعات آن را طرح کند نقش نهاد علم و دانشگاه را در این میان به بوتهی نقد بکشد و نهایتا به ضرورت گفتگو میان دو طیف سنتگرا و نوگرا در کشور تاکید کند گفتگوی میان حاکمیت و ملت؛ گفتگوی میان اقوام و مذاهب؛ گفتگوی میان ما و غرب در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است.
🔸️گفتگو محوری در "شریعتی و تفکر معنوی"
در این کتاب به ضرورت دیالوگ میان عالمیت ما و عالمیت جهان جدید با ارجاع به آثار دکتر شریعتی تأکید شده است؛ آثاری که در آن متفکر ایرانی به نوعی تفکر معنوی فارغ از فرقهها و ایدئولوژیها دعوت می کند؛ تفسیر معنوی از جهان را به دور از تنگنظریهای تفکر تئولوژیک و تفکر سکولار تذکار می دهد و از نوعی خودآگاهی غیرتئولوژیک-غیرسکولار سخن به میان می آورد.
🔸️گفتگو محوری در "دیالکتیک گفتگوهای درمانی"
در این اثر نیز با استناد به آرای متفکرینی چون هابرماس و فوکو؛ و با تاکید بر مفهوم "زیستجهان" نویسنده تلاش می کند با طرح دو نوع بیان؛ در اینجا بیان سیستم (نظام) و بیان (زیستجهان) به اهمیت توجه به مولفههای فرهنگی در ارتباطات متقابل تاکید کرده؛ در یک اثر پژوهشی با استناد به نظریات و دادههای تجربی مخاطب خویش را متوجه اهمیت دیالکتیک گفتگوهای درمانی در یک رابطه موثر رهنمون سازد. لذا به گفتمان بدن و عدم استثمار آن توسط گفتمانهای رسمی تاکید و توجه دارد.
#خوانش_انتقادی