Телеграм канал 'عشق و نور'

عشق و نور


634 подписчиков
0 просмотров на пост

بیداری معنوی

Детальная рекламная статистика будет доступна после прохождения простой процедуры регистрации


Что это дает?
  • Детальная аналитика 2'911'034 каналов
  • Доступ к 871'624'319 рекламных постов
  • Поиск по 2'219'240'362 постам
  • Отдача с каждой купленной рекламы
  • Графики динамики изменения показателей канала
  • Где и как размещался канал
  • Детальная статистика по подпискам и отпискам
Telemetr.me

Telemetr.me Подписаться

Аналитика телеграм-каналов - обновления инструмента, новости рынка.

Найдено 979 постов

پایان اندوه عشق است. هرجا که این عشق وجود دارد، شفقت و مهربانی وجود دارد و این شفقت هوشمندی مکمل خـود را دارد. وقتی کـه ایـن هوشمندی عمل می کند، آن عـمـل هـمیشه درست است. هـرجـا کـه ایـن هوشمندی وجود دارد تعارضی دیده نمی شود. شما همه ی این حرف ها را شنیده اید: در مورد پایان ترس، پایان اندوه و نیز در مورد زیبایی و عشـق شنیده اید. اما شنیدن یک چیز و عمل کردن چیزی دیگر است. شما همه این چیزها را که درست، منطقی، معقولانه و عقلایی است می شنوید؛ ولی این گونه عمل نمی کنید. همین قدر که وارد خانه شوید از نو اضـطـراب هـا تعارض ها و مصیبت هایتان را آغاز می کنید. پس سوال ما این است: فایده این حرف ها چیست؟ فایده گوش دادن به گوینده و عـمـل نـکـردن بـه آن چیست؟
گوش دادن و عمل نکردن یعنی تلف کردن عمر، بله، اگر به چیزی که صحت دارد گوش کنید و به آن عمل نکنید عمرتان را تلف کرده اید و زندگی چقدر گرانبها است؛ این تنها چیزی است که ما داریم. ضمناً تماس ما با طبیعت نیز قطع شده است؛ یعنی آنکه تماس ما بـا خـودمان کـه جـزیی از طبیعت هستیم، قطع شده است. ما عاشق درختان، پرنده ها، آب ها و کوه ها نیستیم، ما زمین را تخریب می کنیم و یکدیگر را از میان می بریم و همه این ها یعنی تلف کردن زندگی.

کریشنامورتی
دیدار با زندگی
فراتر از فکر

تفكـر فـقـط جنبـه ای از خـردِ آگاهیِ کسی که هستید، است.

آن چـه اکنون در حال پدیدار شـدن است، یک نظـام بـاوری نـو، دین تازه، یک نظریه پردازی معنـوی یـا اسطوره شناسی نیست. ما به پایان راه اسطوره ها و همچنین نظریه پردازی هـا و نظام هـای بـاوری رسیده ایم. این دگرگونی، عمیق تر از محتوای ذهنی و ژرف تر از افکار شماست. در واقـع ایـن دگرگونی، فراتر از افکار، در دل آگاهی نو نهفته اسـت؛ تـوان نو یافته فراتر از اندیشه رفتن و تشخیص در درون که بی نهایت گسترده تر از فکـر اسـت.
آن گاه شما دیگـر هـويـتـتـان را از جریان بی وقفه تفکر که آن را در آگاهی پیشین، خودتان می پنداشتید، کسب نمی کنید و خود را با افـكـارتـان یکی نمی پندارید. تشخیص ایـن کـه «مـن صـدای درون سـرم نیسـتـم»، بسیار رهایی بخش است.

پس من کیستم؟ آن کسی که تشخیص می دهد. من، هشیاری پیشین نسـبت بـه فکر هستم. مـن، فضایی هستم که فکـر، عاطفه یا ادراک حسی در آن رخ می دهد.

دليـل اصلی ناخشنودی، هیچ گاه وضعیتـی خـاص نیست، بلکه افـكـار شـمـا در مـورد آن وضعیت، دليـل اصلی ناخشنودی سـت.

نسبت بـه افـکـار خـودتـان هشیار باشید. افکارتان را از وضعیت که همیشه خنثی و هـمـواره هـمـان اسـت کـه هـسـت، جـدا کـنـیـد. وضعیـت يـا واقعیت، در یک سـو و افـكـار مـن در بـاره آن، در سـوی دیگر است. به جای داستان سرایی، به واقعیت ها ها توجه کنید. برای نمونه، «مـن نـابـود شـدم» داستانی ست که شما را محدود می سازد و از اقـدام مـؤثـر بـازمـی دارد. در حالی که جمله «من در حساب بانکی ام پنجاه سـنـت دارم» یک واقعیت است. رویارویی با واقعیت، همیشه نیرو بخش است. متوجـه بـاشـيـد عـواطـفـی که احساس می کنید تـا انـدازه بسیاری زایـیـده افـكـار شـما هستند. ارتبـاط مـيـان افـكـار و عواطـفـتـان را ببینیـد. بـه جـای آن کـه خـود را بـا افـكـار يـا عـواطـفـتـان یکی بدانیـد، خودتان را بـا هـشـیاری ای که در پس زمینـه آن هـا قـرار دارد، یکی بدانیـد.

اکهارت تله
انسان زمانی می‌تواند
تمامیت یک چیز را ببیند
که فکر در دید و نگاه او، وارد نشود
و دخالتی نداشته باشد.

وقتی فکر از دخالت برکنار باشد،
دیدن و دریافتن،
ذهنی و نظری نیست،
بلکه واقعی است.

کریشنامورتی
شاید از این نکته آگاه نباشید که:

سکس فقط موقعیتی را خلق می‌کند که در آن چنانچه همه چیز مناسب باشد، یک روح نازل می‌شود.

شما فقط آن فرصت را بوجود می‌آورید، شما به کودک زندگی را نمی‌بخشید، فقط فرصتی را برایش فراهم می‌کنید
تا وارد رحم شود.

بسته به کیفیت و متناسب بودنِ فرصت، یک روحِ مشخص وارد می‌شود.

اگر فرصتی بیمارگونه ایجاد کرده باشید اگر در هنگام آمیزش خشمگین بوده باشید
اگر احساس گناه و تشویش داشته باشید
روحی که آن رحم را انتخاب می‌کند در همان سطح خواهد بود
نمی‌تواند از سطحِ بالاتر باشد.

برای دعوت از روحی والاتر، محیط و فضای سکس نیز باید از نوعی والا باشد

فقط در آن صوت است که یک روح والا می‌تواند زاده شود.

سکس قداستِ خود را از دست داده است
سکس ادراکِ عِلمی، سادگی و طبیعی‌بودن را از دست داده است
سکس به یک چیزِ تحمیلیِ مضمحل شده، به یک کابوس تبدیل شده است.

سکس تقریباً مرتبه‌ای خشن یافته است دیگر عملی عاشقانه نسیت
دیگر عملی مقدس و آرامش دهنده نیست
دیگر عملی مراقبه گونه نیست.

و به این دلیل، بشریت به سقوطِ قهقرایی ادامه خواهد داد.

#اشو
یکی از مسایل اساسی زندگی آگاهانه، مقاومت در برابـر عشـق و انرژی مثبت است. در برابـر عشـق و انرژی مثبت، مقاومت می کنید، زیرا آنها نیروهایی قدرتمند هستند که شما را فراتر از خودتان و به درون فضای نا آشنای ناشناخته ها می برند. دلیل دیگر مقاومت شما، این است که معمولاً در نتیجه قبول نیروهای قدرتمند مانند انرژی جنسی در سـن کـم، به دردسر افتاده اید. نکته مهم در دگرگونی این است که یاد بگیریم انرژی مثبت بیش تر را بپذیریم و با آن هماهنگ شویم. این همواره یک چالش است، زیرا «انرژی مثبت بیش تر» به این معناست که تا کنون در این وضعیت نبوده ایـد. مـن بـاور دارم باید ابتدا قدم برداشت تا راه باز شود. متعهد شدن، همیشه راه حل مسأله است. هر بار ترموستات خود را روی درجهای بالاتر تنظیم کنیـد و بـاز هـم درون ناشناخته ها قدم بگذارید.


گی هندریکس
یک سال زندگی آگاهانه
#سوال_از_اشو

اشو عزیز، چرا من تا اين حد از زنان مى ترسم؟
چرا همسرم تا اين اندازه برايم ملال آور شده است؟

#پاسخ

تمام مردها از زنها مى ترسند.
آنها دلايل خوبى براى بدگمانى و ترديد نسبت به يكديگر دارند
زيرا از سالهاى اوليه ى زندگى طورى تربيت شده اند كه دشمن يكديگر باشند
آنها با اين دشمنى به دنيا نيامده اند بلكه اين دشمنى اكتسابى است
و حدوداً بعد از بيست سال كه تحت چنين تربيتى قرار داشتند، انتظار مى رود روزى با يكديگر ازدواج كرده و كاملاً به هم اعتماد كنند
آن هم با يك گواهىِ ازدواج
آن بيست سال كه حساس ترين و بحرانى ترين دوره ى زندگى انسان است، حدوداً يك سوم از زندگى شصت، هفتاد ساله ى او را شامل مى شود. روانشناسان عقيده دارند كه انسان پنجاه درصد از دانشِ كل زندگى اش را تا سن هفت سالگى مى آموزد
در شصت و سه سال باقى مانده تنها پنجاه درصد به دانستنى هاى او افزوده مى شود
او وقتى به سن بيست سالگى برسد، هشتاد درصد از معلومات خود را آموخته است. در اين سن شخصيت او كاملاً شكل گرفته و ثابت باقى مى ماند
در طى اين مدت است كه بدگمانى و ترديد به او آموزش داده شده است
به پسرها گفته مى شود:
"از دخترها دورى كنيد، آنها خطرناكند".
و به دخترها نيز گفته مى شود:
"از پسرها دورى كنيد، آنها بد و بى نزاكتند و به شما صدمه مى زنند"

درست فكر كنيد، آنها كه بيست سال توسط پدران و مادران و مسئولين محيط آموزشى و كشيش و كليسا تحت چنين تعليم و تربيتى بوده و شرطى 
شده اند، چگونه ممكن است يك روز ناگهان خود را از قيد اين شرطى شدگى آزاد كنند؟

اين سؤال بارها و بارها مطرح شده است
افراد بسيارى به نزد من آمده و مى گويند از جنس مخالف خود مى ترسند
شما با اين ترس به دنيا نيامده ايد.
در غير اين صورت هيچ مردى وارد رحم زنى نمى شد، زیرا اگر او واقعا می ترسيد، هيچ زنى باردار نمى شد
چون زن تنها از طريق يك مرد مى تواند باردار شود
در آغاز شما نمى ترسيديد، يك كودك كاملاً بدون ترس به دنيا مى آيد
ولى بعدها ترس را به او آموخته و ذهنش را شرطى مى كنيم

اين ترس تقريباً بيشتر افراد را عصبى كرده است. و بايد از ميان برود
زن و شوهرها دايم در حال جنگيدن با يكديگرند. و از وضع موجود ناراضى و نگرانند، زيرا روابطشان را به كلى تيره و تار ساخته است

چرا چنين چيزى اتفاق مى افتد؟

دليلش آن است كه ذهن شما مسموم و شرطى شده است
شما بايد آگاهانه چنين طرز فكرى را
كنار بگذاريد
در غير اين صورت، اين ترس همچنان در شما باقى خواهد ماند
در يك مرد و يا يك زن چيزى براى ترسيدن وجود ندارد
آنها کاملا مانند هم هستند و درست به همان اندازه مشتاق پيوستن و يكى شدن با شما هستند
آنها مايلند كه شريك زندگى تان شوند، زيرا انسان هر چه بيشتر در كنار ديگران قرار بگيرد و با آنها مشاركت داشته باشد بيشتر از زندگى لذت میبرد
مردم بسيار غمگين به نظر مى رسند، چون تنها شده اند
حتى در ميان جمعيت نيز احساس تنهايى مى كنند
هر كس از ديگرى هراس دارد
حتى مردم وقتى كه در كنار يكديگر مى نشينند، راحت نيستند و خود را محكم نگه مى دارند، به طورى كه ديگر تمام وجودشان سخت و خشن شده است
و پوسته ى سختى آنها را احاطه كرده و
زره اى در اطرافشان كشيده است بنابراين وقتى يكديگر را ملاقات مى كنند، اين يك ملاقات واقعى نيست. دست يكديگر را مى گيرند ولى اين دستها سردند و عشقى در آنها جريان نمى يابد
يكديگر را در آغوش مى گيرند، بله، استخوانهايشان به هم برخورد مى كند ولى قلبهايشان دور از هم باقى مى ماند

انسان بايد عشق بورزد و او درست همانطور كه به غذا نيازمند است
به عشق نيز كه نيازى اساسى و مهم است نياز دارد
انسان به عشق بيش از غذا محتاج است، زيرا #عشق از ارزش و اهميت والاترى برخوردار است.

اشو
شعله_بنفش_چیست؟

💜💫شعله بنفش که " شعله تغییر و تحول "،  "شعله آزادی" و "شعله بخشش" نیز نامیده می‌شود ، یک آتش مقدس است که " کارما " یا انسداد منفی را تغییر داده و تصفیه می‌کند.

شعله بنفشه نماد و شکل قدرتمند از تصویری است که می‌تواند به عنوان یک کاتالیزور برای سفرهای معنوی ما مورد استفاده قرار گیرد. دلیل این امر که فضای لازم برای بهبودی انسداد روح را ایجاد می‌کند این است که از دو ابزار مهم در آن استفاده می‌شود: خواص درمانی رنگ و صدا.

💜💫قدرت_شفابخش_بنفش: قرن‌هاست که از رنگ‌ها  به عنوان ابزاری قدرتمند برای آماده سازی حالات روحی، تغییر روحیه ، عواطف و احساسات استفاده می‌شود.

در سنت‌های هرمنوتیک مصر و یونان، از سنگ‌های رنگی، مواد معدنی و کریستالها در کروموتراپی استفاده می‌شد که به آن رنگ درمانی نیز گفته می‌شود. کروموتراپی به تدریج خود را از طریق علم مدرن ثابت کرد که یک درمان موثر برای پریشانی عاطفی و ذهنی است.

💜💫اخیراَّ محققان علوم رفتاری به طور موثری قدرت رنگ را از طریق فضاهایی که برای کیفیت شفابخشی آنها با رنگ‌های خاصی رنگ آمیزی شده است ، به کار می‌گیرند. تا به حال به این فکر کرده‌اید که چرا بیمارستانها اغلب با آبی رنگ آمیزی می‌شوند؟ این به این دلیل است که رنگ آبی با آرامش همراه است که در یک محیط پرمشغله بسیار مفید می‌باشد!

اگر همه چیز از ارتعاش انرژی در فرکانس‌های مختلف تشکیل شده باشد ، پس هر رنگ طول موج و ویژگی‌های خاص خود را دارد.

💜💫از بین همه رنگ‌ها، بنفش یکی از بالاترین فرکانس‌های ارتعاشی را دارد. بنفش ترکیبی از آبی و قرمز است و به رشد معنوی، عشق جهانی، تخیل، خلاقیت و ادغام ایده‌های مختلف کمک می‌کند. نه تنها این، بلکه رنگ بنفش باعث تحریک گشودگی ما نسبت به حکمت الهی می‌شود ، از خودگذشتگی را تقویت می‌کند و روند بهبود طبیعی ما را تسریع می‌کند. رنگ بنفش معمولاً با تغییر شکل همراه است.

پس تعجب آور نیست که بنفش ما را به Sahasrara یا چاکرای تاج در زمینه‌های انرژی متصل می‌کند، که طبق بیشتر سنت‌های یوگای تانتریک، به طور کلی هفتمین چاکرای اصلی محسوب می‌شود. بنفش همچنین رنگ پرتوی هفتم است که مفهومی است از اینکه در چندین دین و فلسفه باطنی ظاهر شده است.

شعله_بنفش.. 🔥💜

دوستان عزیز،  این👇یه شعله بنفش برای دفع انواع بیماری‌ها و حفاظت بدن از نیروهای منفی.. فقط به مدت ۶۰ ثانیه به روی شعله مراقبه کنید بعد شعله رو با چشمان بسته تجسم کنید.. و جمله "من هستم " را همراه با تمرکز روی شعله بنفش تکرار کنید.. مراقبه کوتاه و بسیار آرامش بخش.. اگه نتیجه خوبی از این مراقبه گرفتید، طی روز هر چند بار که دوست داشتید تکرارش کنید..
Web-страница:
attach 📎
همه‌چیز طوری مقدر شده است تا به بیدار شدن ما از این رؤیای جدایی کمک کند. تمامیتِ زندگیِ خود را بپذیرید، حتی قسمت‌های دردناک زندگی نیز در خدمت به رهایی شما عمل می‌کنند.
#آدیاشانتی

ترک‌های ناشی از رنج کشیدن، پوسته ایگو را می‌شکافد.
#اکهارت تُله
در هستی جاری باش به تو قول میدهم چیزی برای ترس وجود ندارد .
با از  دست دادن خودت چیزی را از دست نمی دهی بلکه به راحتی به دست می‌آوری.

کارل مارکس جایی گفته که طبقه ی کارگر جز زنجیر هایش چیزی برای از دست دادن ندارد.
دوست دارم همان را به تو بگویم:
انسان جز زنجیر هایش، جز برد گیاش، جز اسارتش، جز بدبختیاش ،و جهنمش چیزی برای از دست دادن ندارد.
تو چیزی برای از دست دادن نداری نترس چه چیزی داری که از دستش بدهی،؟!
انسان برهنه نمی ترسد لباس هایش را از دست بدهد.


#Osho
موسیقی بی کلام

ذهن خود را آرام کنید
Видео/гифка
هرگاه در خلق زیبایی شریک شوید ، زندگی تان زیبا می شود و هرگاه این روال را متوقف کنید ، زیبایی از زندگی تان رخت بر می بندد.

زشتی و زیبایی آفریده خود ماست.

شادی و بدبختی هم همینطور.

شما آنچه را که خود خلق می کنید ، دریافت می دارید.
فلسفه کارما نیز همین است
همان چه می کارید درو میکنید.
اشو
#تمایلات

وقتی سکس وارد ذهن می شود کل زندگی خراب می شود
و اینک در سراسر جهان سکس وارد ذهن ما شده است

مرکز سکس ، ناف است
بزرگترین انرژی زندگی سکس است
که تولد از آن می آید
زندگی از آن می آید
رشد زندگی از آن می آید
اما مرکز ناف ما توسعه نیافته
بنابراین ما از مراکز دیگر برای عملکرد آن استفاده می کنیم

در حیوانات سکس وجود دارد،
نه تمایلات سکسی
به همین دلیل سکس حیوانات زیبا و شاد است

تمایلات سکسی انسان زشت است زیرا سکس تبدیل به پروسه ای فکری در ذهن شده است
او حتی در مورد سکس فکر می کند

انسان غذا می خورد
خوردن خیلی خوب است
اما اگر انسان بیست و چهار ساعته به غذا فکر کند ، آنگاه دیوانه می شود
خوردن کاملاً درست است ، ضروری است ،فرد باید بخورد
اما اگر کسی بیست و چهار ساعت را به غذا فکر کند ،آنگاه مراکز این انسان خراب می شوند

#اشو
مراقبه در آغاز با خلوت و بدرون رفتن با "خود" آغاز می‌شود که حقیقتِ وجودت را همچو آینه ایی بتو نشان می‌دهد.
چهره‌ها و جنبه هایی که هرگز به دیگران نشان داده نمشوند در هنره مراقبه برای انسان، عیان و آشکار می‌شوند که در ادامه آن تو دیگر مراقبه گر نیستی بلکه مراقبه میشوی و دنبالِ نتیجه نیستی !
نرمین
با هر فردایی که ذهنت خودسرانه برایت خلق کند تکرار میشوی فرمان باید دست تو باشد نه در ذهنِ خودکار و خودسرت.
نرمین
تجربه یگانگی با هستی طوری نیست که با کسب علم و دانش به آن دستیابی به هیچوجه بلکه عمیق تر شدنی درونیست که تو را به حضورت واقف می‌کند تا بیدار شوی تا از تفکراتِ اجباری بدر آیی.
واژه ها بیشتر اشاره به حقیقتی هستند که در ورایشان شناخت و آگاهی ست. ذهن بازی با کلمات را آموخته و برایت هراز چند سردرگمی ایجاد خواهد کرد که باید مراقبش باشی تا در واژه ها که همان افکارند غرق نشوی.
در مطالب و آموزه های معنوی، کلمات برای برانگیختنِ آگاهی تو وقتی رویشان مراقبه میکنی، آگاهی بخشند ولی تو کلمات یا افکار نیستی. وقتی بُعد روحانی تو بیدار میشود به روحش پی می‌برد و دست از واژه سرایی برمی‌دارد.
آگاهی از طریق روحت به روحش آگاه می‌شود.
نرمین
به سیستم های الگوهای فکری و رفتاریِ ارزیابِ درونت، توجه کن تا به مکانیزم‌هایش پی ببری که روانپریشی هایت از کجا آب می‌خورند. انتظار نداشته باش که به شیوه های غلط و ناسالم زندگی کنی و توقعِ سعادتمندی داشته باشی هر چند خانواده ات و اکثریتِ جامعه به آن شیوه زندگی کنند.
تمام مسئولیتِ زندگی ات را بگردن بگیر تا تغییر شان دهی تا به حالت طبیعی بازگردی.
نرمین
هر چه امیالِ نفسانیت کاسته تر می‌شوند افراط و تفریط هایش هم در شیوه زندگی ات و اعمالت، کاسته تر می‌شوند و تو این تغییر و تبدیل ها را در زندگی روزمره ات در نیازهای متفاوتِ کاذبت درک و مشاهده میکنی که عمدتا در شرطی شدگی های دنیوی ات ریشه داشتند(مقایسه گری، رقابت و خودبرتری)
نیازهای کاذب مثلِ پرخوری، پول خرج کردن‌های ناآگاهانه برای چیزهایی که نیاز واقعی تو نیستند و بیهوده در مادیات ذخیره کردی، سکس، استفاده از داروهایی که بخودت تجویز میکنی، اعتیاد به مشروباتِ الکلی و مخدرات و ...
نرمین
هیچکدام از نسخه‌های شعور قدیم که در ذهنت انباشته ایی کارکرد ندارند آنها را بیهوده به دیگری تحمیل نکن و از نظریه پردازی، بپرهیز تا از دخالتهای آسیب زا و مضر در راه زندگی دیگران در امان بمانی. مداخله گری هایت در زندگی دیگران هر چند بنظرت خیر باشند ولی اگر آگاهانه نباشند، دیر یا زود برای خودت اجابت می‌شوند مراقب باش. فقط از ندای درونت راه نشان بده تا همه راه به درونِ خودشان را پیدا کنند !
همه را به هستی بسپار تا از نسخه‌های تکراریِ ذهنت آزاد شوی.
درجه عشق ورزی و آگاهی توست که راهبر است نه نسخه‌های قدیمیِ ذهنِ وراجت !
نرمین
تو هیچوقت قادر به درکِ ژرفایت نخواهی بود. مقیاسها و معیارهایِ ادراکاتِ حسی ات قادر به سنجشِ ژرفای اقیانوس نمی‌باشند.
عشقِ الهی بینهایت است که انسان از درکش عاجز و همزمان در حیرت است😍
سکوتِ درونت را دریاب تا خدا را دریابی.
نرمین

Найдено 979 постов