Телеграм канал 'Event Horizon'

Event Horizon


376 подписчиков
91 просмотров на пост

گشت و گذاری در آثار، اقتباس‌ها و ادبیات گمانه‌زن

لینک کانال:
https://t.me/eventhorizon1

ارتباط با ادمین:
@nnhhmm

Детальная рекламная статистика будет доступна после прохождения простой процедуры регистрации


Что это дает?
  • Детальная аналитика 5'571'896 каналов
  • Доступ к 1'533'798'153 рекламных постов
  • Поиск по 5'726'646'462 постам
  • Отдача с каждой купленной рекламы
  • Графики динамики изменения показателей канала
  • Где и как размещался канал
  • Детальная статистика по подпискам и отпискам
Telemetr.me

Telemetr.me Подписаться

Аналитика телеграм-каналов - обновления инструмента, новости рынка.

Найдено 32 поста

نظم زمان

@eventhorizon1

🙏 2
Изображение

نظم زمان: رازگشايي معماي زمان
1)
"نظم زمان" (The Order of Time) كتابي است نوشته فيزيكدان ايتاليايي، "كارلو روولي" (Carlo Rovelli)، كه در سال 2017 ميلادي نگاشته شده است. اين كتاب در سال ۱۳۹۸ توسط "مزدا موحد" ترجمه‌ و در انتشارات "فرهنگ نشر نو" منتشر گرديده و تا سال ۱۴۰۲ به چاپ هشتم رسيده است. كتاب "نظم زمان" توسط مترجمان و ناشران ديگري هم ترجمه و چاپ‌شده است. "روولي" در اين كتاب تلاش بر اين دارد كه مفهوم زمان را از ديد علم فيزيك رمزگشايي كند و البته به اين نكته هم اعتراف مي‌كند كه دستاوردهاي فيزيك تا امروز هنوز براي ارائه يك تصوير قطعي و حتمي از زمان كافي نيست. "روولي" مانند ساير كتاب‌هايش با نثري شيوا و با بهره‌گيري از گزين‌گويه‌هاي ادبي و فلسفي نثر جذاب خود را به‌پیش مي‌برد.

2)
فلسفه طبيعي كه شايد مهم‌ترين شاخص آن "ارسطو" (Aristotle) است و فيزيك كلاسيك كه نقطه شروع و تفكيكش از فلسفه طبيعي را بايد "سر آيزاك نيوتن" (Sir Isaac Newton) دانست، تصويري ملموس از فضا و زمان ارائه مي‌دهند كه تفسير ادراك عادي ما است. در حقيقت اين تصوير مدل‌سازی فلسفي و رياضي آن چيزي است كه ادراك و مشاهده ما درمی‌یابد. بر اين اساس زمان واقعيتي است مستقل از ما و جزئي بنيادي از جهان هستي و لذا ما در درون زمان وجود داريم. طبق اين تصوير زمان كميتي يكسان در هر نقطه از هستي است و مستقل از ساير عوامل، آهنگ منظم تغييرات خود را دارد.

3)
"آلبرت اينشتين" (Albert Einstein) با ارائه نظريه نسبيت اين تصوير سنتي از زمان را در هم شكست. او اثبات كرد كه زمان وابسته به ميدان گرانشي و سرعت تغيير مي‌كند و لذا يك ساختار ثابت جهاني و فراگير ندارد. اين نظريه زمان را به‌عنوان متغيري تابع ساير مشخصات فيزيكي درآورد و سبب زايش مفهومي به نام فضا-زمان شد. ازآنجاکه ادراك انساني تجربه مواجهه با تغييرات زماني ملموس براثر مجاورت با ميدان‌هاي گرانشي بسيار قدرتمند و يا سرعت‌هاي بسيار بالا را نداشته است، درك چنين تصويري از زمان كمي عجيب و باورنكردني است. اما جهان بر اساس ادراك محدود ما كار نمي‌كند.

4)
با ظهور فيزيك كوانتوم داستان زمان كمي عجيب‌تر هم شد. در سطوح كوانتومي زمان بي‌معنا است و فقط در فضاي بزرگ‌مقیاس است كه قانون دوم ترموديناميك پيرو مفهومي به نام آنتروپي توهمي به نام زمان را ايجاد مي‌كند. از طرفی سازوكار ادراك انساني بر اساس سامانه عصبي هم در شکل‌دهی‌ به توهمي به نام زمان نقش دارد و به همين دليل است كه ما دركي از بي‌زماني نداريم، زيرا مغزي كه خود سازنده مفهوم زمان است نمي‌تواند به نبود زمان بينديشد. درمجموع زمان و فضا هيچ‌كدام از عناصر بنيادين هستي نيستند، بلكه مجموعه‌اي از عوامل بر اساس وقوع رويدادها و برهم‌كنش‌ آن‌ها اين مفاهيم را در نظام ادراكي انسان مي‌آفريند.

@eventhorizon1

❤ 1
🙏 1

سعدی و کارنو

@eventhorizon1

👍 1
👏 1
😐 1
Изображение

نخستین دانشمند

@eventhorizon1

Изображение

نخستين دانشمند: آناكسيمندر و ميراث او

1)
"نخستین دانشمند: آناكسيمندر و ميراث او" (The First Scientist: Anaximander and his legacy) نام كتابي است نوشته فيزيكدان ایتالیایی، "كارلو روولي" (Carlo Rovelli)، در سال 2011 ميلادي. اين كتاب در سال 2023 ميلادي با عنوان "آناكسيمندر: و زايش علم" (Anaximander: And the Birth of Science) بازنشر شده است. كتاب "نخستين دانشمند" در سال ۱۴۰۲ توسط "سيد محمدجواد سيدي" ترجمه و در انتشارات "فرهنگ نشر نو" چاپ شد. مترجمان و ناشران ديگري هم دست به ترجمه و چاپ اين كتاب زده‌اند.

2)
"آناكسيمندر" فيلسوف و طبیعی‌دان سده‌ي ششم پيش از ميلاد بود كه در شهر "ملط: ميلتوس" (Miletus) مي‌زيست. خرابه‌هاي اين شهر امروزه در محدوده كشور تركيه است. "آناكسيمندر" هم‌عصر و همشهري بزرگاني مانند "تالس" (Thales) و "آناكسيمنس" (Anaximenes) بود و ايده‌هاي او كه متأسفانه بسياري از آنان امروزه در دست نيست، مبتني بر نوعي طبيعي‌انگاري و جستجوي شناخت هستي با استفاده از قوانين طبيعي است. از اين ديد شايد بتوان او را نخستين دانشمند ناميد، زيرا كه احتمالاً اولين كسي بود كه عليه تفكر كهن اسطوره‌اي و آسماني‌گرايي گام برداشت. ايده‌هاي او در مورد افلاك، زلزله، تكامل، باران و ... اگرچه با نگاه علم امروزی ناقص و يا در برخي از موارد نادرست هستند، اما در جهت تبيين طبيعي پديده‌ها مطرح‌شده‌اند و امروزه اين رويكرد مبنای علم مدرن را تشكيل مي‌دهد.

3)
"روولي" در كتاب ارزشمند خود ضمن رازگشايي از برخي ايده‌هاي به‌جامانده از "آناكسيمندر" نگاهي بنيادي و درعین‌حال جذاب به فلسفه علم و مشكلات نسبي‌گرايي فرهنگي دارد و تمام اين‌ها را با زباني بسيار ساده بيان كرده است. او با نثري خوش‌خوان شرح مي‌دهد كه به لحاظ سياسي و فرهنگي چگونه ساختار تمدن نوپاي "يوناني" در سايه پديده‌اي به نام "دموكراسي" سبب شد نوشتار از خلوت رازگونه حكام و دولت‌ها بيرون آيد و تبديل به ابزاري براي بيان ايده‌هاي اشخاص گردد و اين رويكرد سرآغاز گفتگو و نقد و جدل و درنتیجۀ همه اين‌ها پيشرفت تفكر بشري و نگاه علمي شد. "آناكسيمندر" در اين ميان نقش بسزايي دارد تا جايي كه "ارسطو" (Aristotle) نيز بارها از او نقل‌قول كرده است.

4)
كتاب "نخستين دانشمند" در كنار موضوع اصلي خود نقدي جدي بر تفكرات غیرعلمی و شبه‌علمي نيز هست. ناتماميت علم دليل موجهي براي ضديت با آن نيست و گزينه‌هاي بديل علم با تمام ادعاهاي رازآميز و پر تبليغات خود هيچ‌گاه نتوانسته‌اند حتي ذره‌اي از دستاوردها و خدمات علم را به جامعه بشري عرضه كنند. اتفاقاً مزيت اصلي علم در غيريقيني بودن آن است كه اين امكان را به بشر مي‌دهد تا همواره به نقد خود و گذشتگان بپردازد و لحظه‌به‌لحظه در شناخت خويش و جهان بازنگري كند. اين اصلاح مداوم و به‌دوراز تعصب است كه علم را ارزشمند مي‌سازد و ارابه تمدن بشري را به‌پیش مي‌راند. بديهي است كه دانشمنداني چون "آناكسيمندر" كه در لحظات آغازين شكل‌گيري اين نوع از تفكر نقش داشته‌اند دين بزرگي بر تاريخ علم دارند و عدم وجود چنين كساني در تمدن‌های بزرگ ديگري مانند امپراتوري چين سبب شد كه تا سده‌ي هفدهم ميلادي اعتقاداتي مانند تخت بودن زمين غالب باشد.

@eventhorizon1

الفبا و نوشتار
از کتاب "نخستین دانشمند"

@eventhorizon1

Изображение

هلگولند

@eventhorizon1

Изображение

هلگولند: سر درآوردن از انقلاب کوانتومی

هر ذره که در هوا و در هامون است
نیکو نِگَرَش که همچو ما مجنون است

مولانا

1)
"هلگولند" (Helgoland) نام کتابی است نوشته‌ی فیزیکدان ایتالیایی، "کارلو روولی" (Carlo Rovelli) که در سال 2020 میلادی نوشته‌شده است. این کتاب در سال ۱۴۰۱ توسط "مزدا موحد" ترجمه‌شده و در انتشارات "فرهنگ نشر نو" به چاپ رسید و البته مترجمان و ناشران دیگری هم دست به ترجمه و چاپ این کتاب زده‌اند. "هلگولند" (به انگلیسی: Heligoland به معنای جزیره مقدس) در اصل نام مجمع‌الجزایری است در جنوب دریای شمال و متعلق به کشور آلمان، جایی که گذشته از اشارات ادبی در آثار اروپایی و جایگاه سیاسی و استراتژیکش، در سال 1925 میلادی میزبان فیزیکدان جوان بیست‌وسه‌ساله‌ای به نام "ورنر هایزنبرگ" Werner Heisenberg)) بود. "هایزنبرگ" در این جزیره و در خلوت خود به ریشه‌ای‌ترین بنیاد فیزیک کوانتوم دست‌یافت: "اصل عدم قطعیت" (Uncertainty Principle).

2)
فیزیک کوانتوم علاوه بر "هایزنبرگ" وامدار بزرگانی چون "ماکس پلانک" (Max Planck)، "نیلز بور" (Niels Henrik David Bohr)، "اروین شرودینگر" (Erwin Schrödinger)، "پل دیراک" (Paul Dirac)، "ماکس بورن" (Max Born) و ... هم هست و البته نقش جهت‌دهی‌های "آلبرت اینشتین" (Albert Einstein) به این بنیانگزاران را هم نباید از قلم انداخت. کتاب "هلگولند" در بخش‌های آغازین خود، اندیشه‌های این دانشمندان و نقش آن‌ها در شکل‌گیری فیزیک کوانتوم را به زبانی بسیار ساده شرح می‌دهد. کشف عجیب "هایزنبرگ" به همراه تابع موج "شرودینگر" و همچنین خوانش "دیراک" از عدم قطعیت، مجموعاً مسبب شگفتی در نوع نگاه انسان نه‌فقط به فیزیک، بلکه به هستی شد.

3)
"روولی" در کتاب "هلگولند" ضمن موضع‌گیری علمی در قبال گستره وسیعی از شبه‌علم که خود را به فیزیک کوانتوم منتسب می‌دانند، تلاش بر رمزگشایی از مفاهیم بنیادین کوانتوم و تفاسیر موجه آنان دارد. یکی از دستاوردهای کلان فیزیک کوانتوم تغییر نوع نگاه ما به جهان هستی است. بر این مبنا، واقعیت متشکل از مجموعه‌ای از اجزاء مستقل و تکین نیست، بلکه بافتی از درهم‌تنیدگی است که موجودیت هر بخش براثر نظاره بخشی دیگر بر آن معنا پیدا می‌کند. به‌عبارتی‌دیگر جهان فیزیکی شاید برهم‌کنش تصاویری بافته‌شده بر آینه‌هایی باشد که در آینه‌هایی دیگر منعکس‌شده‌اند. از این منظر هر موجودیتی سامانه‌ای پیچیده است که هم در تعامل درونی اجزاء خویش و هم در تعامل بیرونی با سایر سامانه‌های پیچیده معنا پیدا می‌کند. چنین برداشتی ما را به این سمت سوق خواهد داد که به‌عنوان جزئی از کل که خود برساخته‌ای از گسستگی و تصویری از توهم پیوستگی است، به شناخت خویشتن بپردازیم.

4)
"روولی" نقش "نظریه اطلاعات" (Information Theory) و "فرگشت زیستی" (Evolution) و تلفیق این دو را از زاویه دید بینش کوانتومی، در شکل‌دهی به جهان هستی شرح می‌دهد و بر این اساس جایگاه "اطلاعات متقابل" بین دو سامانه و همبستگی اجزاء را با انتخاب طبیعی در هم می‌آمیزد. او معتقد است با این ابزار و نگاه متفاوت شاید بتوان از مرز فیزیک فراتر رفت و پاسخ‌هایی برای مسئله آگاهی نیز یافت. او توضیح زیبایی در مورد معنی "معنی" ارائه می‌کند و برساخت اول‌شخص "من" را به چالش می‌کشد. نثر زیبا، ساده و دل‌نشین کتاب بر جذابیت علمی و فلسفی آن افزوده است و خواننده را مسحور دنیای کوانتوم و دستاوردهای آن می‌سازد.

@eventhorizon1

مسیحا

#تلماسه

@eventhorizon1

Изображение

رمزگشايي از دنياي "تلماسه" (Dune)

بخش چهارم و پاياني: مسيحا

1)
اولين كتاب از مجموعه "تلماسه" با همين عنوان و در سال 1965 ميلادي و به قلم "فرانك هربرت" (Frank Herbert) نگاشته شد. "هربرت" تا پايان عمر خود پنج كتاب ديگر هم در همين فضا نگاشت:
"مسيحاي تلماسه" (Dune Messiah) در سال 1969
"فرزندان تلماسه" (Children of Dune) در سال 1976
"ايزد شاهنشاه تلماسه" (God Emperor of Dune) در سال 1981
"كژآيينان تلماسه" (Heretics of Dune) در سال 1984
"تلماسه: تالار شورا" (Chapterhouse: Dune) در سال 1985
سه كتاب اول از اين مجموعه تاکنون به فارسي ترجمه‌شده و توسط انتشارات "كتابسراي تنديس" به چاپ رسيده‌اند. پس از مرگ "هربرت" نويسندگان ديگري هم در اين فضا قلم زدند ازجمله پسرش "برايان هربرت" (Brian Herbert). تلاش براي اقتباس سينمايي از داستان "تلماسه" از سال 1971 ميلادي آغازشده بود و البته تا سال 1984 به سرانجام نرسيد. "ديويد لينچ" (David Lynch) در سال 1984 اولين اقتباس را ساخت كه چندان موردپسند منتقدان قرار نگرفت. در سال 2000 ميلادي مجموعه تلويزيوني كوتاهي توسط شبكه Sci-Fi (Syfy) بر اساس داستان "تلماسه" و به كارگرداني "جان هريسون" (John Harrison) توليد شد. "هريسون" در سال 2004 مجموعه تلويزيوني كوتاهي را هم بر اساس داستان "مسیحای تلماسه" و "فرزندان تلماسه" براي همان شبكه ساخت. اگرچه تلاش‌ها براي اقتباس سينمايي از داستان "تلماسه" ادامه داشت، اما درنهایت "دنی ویلنوو" (Denis Villeneuve) بود كه داستان "تلماسه" را در قالب دو فيلم "تلماسه" (Dune) در سال 2021 و "تلماسه: بخش دوم" (Dune: Part Two) در سال 2024 به پرده سينما آورد.

2)
داستان مادر و پسري كه سرگردان در صحراي سوزان و به دنبال آب مي‌گردند براي مسلمانان داستان آشنايي است. ماده استراتژيكي به نام "ادويه" يا "اسپايس" (The Spice) كه صنعت و تجارت و ناوبري كهكشان به آن وابسته است، آن‌هم در محيطي بسيار شبيه به خاورميانه هم چندان دور از ذهن نيست. در نگاه اول استعاره "اسپايس" به‌جای نفت بديهي به نظر مي‌رسد. در عين حال "اسپايس" خواص روان‌گردان هم دارد و به آن "معجون" (Melange) هم گفته مي‌شود.
"پل آتريديس" (Paul Atreides) اگرچه توسط بومي‌هاي سياره "آراكيس" (Arrakis) مهدي خطاب مي‌شود، اما هم‌زمان عناصري از مسيح به روايت مسيحيان را هم دارد و "هربرت" در كتاب دوم به او لقب "مسيحاي تلماسه" مي‌دهد. در اين روايت مادر "پل" يعني "بانو جسيكا" (Lady Jessica) در نقش "مريم مقدس"، "چاني" (Chani) در نقش "مريم مجدليه" و "استيلگار" (Stilgar) در نقش يحيي تعميدگر است. گفتگوهاي "استيلگار" و "پل" شباهت زيادي به گفتگوهاي "مورفيوس" (Morpheus) و "نئو" (Neo) در فيلم "ماتريكس" (Matrix) دارد. "بارون ولاديمير هاركونن" (Baron Vladimir Harkonnen) هم در جايگاه "يهودا" قرار مي‌گيرد. امپراتوري كهكشاني مصداقي از امپراتوري روم و "خواهران بني‌جزيره" (Bene Gesserit Sisterhood) هم مصداقي از شوراي سنهدرين يهوديان هستند. "پل" با نوشيدن "معجون" تجربه‌اي از تصليب و رستاخيز مجدد دارد و مانند مسيح دوباره زنده مي‌شود. حواريوني مانند "دانكن آيداهو" (Duncan Idaho) و " گورنی هالک" (Gurney Halleck) هم احاطه‌اش كرده‌اند. "پل" نه‌فقط "لسان‌الغيب" اسلامي خطاب مي‌شود، بلكه تمام عناصر لازم براي تبدیل‌شدن به "مسيحاي تلماسه" را هم دارا است و "هربرت" اين بازسازي اسطوره‌اي را هنرمندانه انجام داده است.

#تلماسه

@eventhorizon1

👍 1

بارش پرتوزا (Fallout)

#آرمان‌شهر_پادآرمان‌شهر

@eventhorizon1

Изображение

بارش پرتوزا (Fallout)

1)
بازی "Fallout" اولين بار در سال 1997 میلادی توسط شركت "Interplay Productions" به‌صورت بازي ويديويي و از نوع "نقش‌آفريني" (Role Playing) به بازار عرضه شد. اين بازي كه برخي آن را در زمرۀ بهترين بازي‌هاي كامپيوتري (از نوع نقش‌آفريني) تمام زمان‌ها مي‌دانند شرح جامعه‌ انساني و پادآرمانشهری در يك پساآخرالزمان هسته‌اي است و فضاهاي آن بسيار متأثر از فرهنگ دهه 50 ميلادي آمريكا و شرايط جنگ سرد تصوير شده‌اند. مالكيت فكري اين بازي در سال 2007 ميلادي به شركت "Bethesda Softworks" فروخته شد و تاکنون نسخه‌هاي متفاوتي از آن ساخته‌شده‌اند. فضاپردازی در دنياي داستاني "Fallout" هنوز ادامه دارد. آخرين نسخه اين بازي "Fallout Shelter Online" نام دارد كه در سال 2019 ميلادي ارائه گرديد.

2)
اقتباس سينمايي و تلويزيوني از داستان‌هاي "Fallout" از مدت‌ها پيش مطرح بود و درنهايت شركت "آمازون" (Amazon) در سال 2024 ميلادي و به تهيه‌كنندگي "جاناتان نولان" (Jonathan Nolan) فصل اول از مجموعه تلويزيوني خود را ارائه كرد. داستان سريال شرح اتفاقاتي است در قرن بيست و سوم ميلادي و حدود دويست سال پس از وقوع جنگ هسته‌اي. در اين دنياي خيالي جوامع خرد متفاوت انساني كه داراي فرهنگ‌هاي گوناگوني هستند، در تلاش براي بقا، با همديگر و با طبيعت درگيرند. شخصيت اصلي داستان كه از يك پناهگاه زيرزميني به سطح آمده، در مواجهه با پسرفت اخلاقي مردم سطح زمين در شگفت است.

3)
به نظر مي‌رسد فضاهاي بازي كامپيوتري و سريال "Fallout" به‌شدت الهام‌گرفته از داستان "غزل‌مناجاتي براي ليبوويتز" (A Canticle for Leibowitz) باشند كه در سال 1959 ميلادي توسط "والتر ميلر" (Walter M. Miller) نگاشته شد. داستاني كه برگرفته از ترس مردم دهه 50 ميلادي از وقوع يك آخرالزمان هسته‌اي است و سعي در توصيف دنياي بعدازاین اتفاق دارد، دنيايي كه اگرچه بسيار ترسناك است، اما يادآوري آن به‌قصد عبرت و بازدارندگي واجب به نظر مي‌رسد. در اين دنيا مفهوم تمدن داراي تعريف ديگري است و بقا در چنين جهاني قواعدي ديگر را مي‌طلبد كه با ارزش‌هاي امروزي در تضاد كامل است.

4)
اگرچه سريال اقتباسي است از بازي ويديويي، اما شخصيت‌پردازي‌هاي قوي، صحنه‌آرايي‌هاي هنرمندانه و سير داستاني بي‌نقص آن توانسته محصول تصويري ارزشمندي به بار آورد كه ارزش ديدن دارد. سير پنهان جامعه رنگارنگ بشري براي بقا و نظم، آن‌هم باوجود تمام آشفتگي‌هاي موجود، برآمده از يك تحليل جامعه‌شناسانه و انسان‌شناسانۀ دقيق و علمي است و همين نكته بر غناي موضوعي داستان مي‌افزايد. موسيقي متن "رامين جوادي" (Ramin Djawadi) هم از ديگر نقاط قوت اين مجموعه تلويزيوني است كه كاملاً بر پي‌رنگ داستاني منطبق شده. منتقدين درمجموع نسبت به اين سريال نظر مثبتي داشته‌اند و احتمالاً فصل‌های بعدي آن‌هم در امتداد فضاي داستاني "Fallout" ساخته خواهد شد.

#آرمان‌شهر_پادآرمان‌شهر

@eventhorizon1

👍 1

Найдено 32 поста